هوالحق
صحبت از خانواده و تاثیر آن در امور آموزشی فرزندان، از مقولاتی ست که در تاریخ تعلیم و تربیت قدمتی طولانی دارد.
اگر این حضور بتواند به درستی واقع شود و اثرات مطلوب مورد انتظار را به همراه داشته باشد،در این صورت باید راه های افزایش مشارکترا به کار گرفت تا آموزش بتواند با حداکثر قوا اثراتی را بر جای گذارد.
هنگامی که خانواده سهمی در روند آموزشی فرزندان خود بر عهده می گیرد،تاثیر آموزشی و تربیتی مورد نظر در برنامه افزایش پیدا می کند.جدای از اینکه فرزندان معنای همراهی در خانواده را به صورت مستقیم تجربه می کنند،می توانند در کنار والدین خود چیزهای تازه ای بیاموزند که چه بسا یادگیری بسیاری از ان ها در جایی دیگر ممکن نیست .
ایجاد چنین فضاها و تجربه های مربوط به آن، به خلق الفبای مشترک میان اعضای خانواده منجر می شود و آینده روشن تری را در ارتباط آنها با یکدیگر ، به وجود می آورد. لذا هنگامی که خانواده به عنوان منبع اصلی تغذیه ی ذهنی و روحی فرزندان، نسبت به ضرورت و یا جایگاه مهم موضوعی اطلاعات لازم را کسب نکرده باشد، نمی تواند در آن ارتباط، تاثیرگذاری چندانی بر فرزندان خود داشته باشد.
به سخن دیگر به باور رساندن خانواده ها ، خود می تواند تا اندازه ی زیادی در توسعه ی هر برنامه ای و تحقق اهداف مورد نظر آن در دانش آموزان موثر واقع شود.